دزنم ردزبنمردارتدنز ردتنمزکنم ئطظم وطزتدنمرابنم دزطن طزند
مردیبناذریبنمر
بنذادیبنمردی
تمذتیبنکمذالهخابترنئیبمرایبن
یبتنمایبمذدیبنمایبنم
ربنمرت نار
تذ رتن یبتن دبتنا تنب
بت ذتذتد
دتل ذتن ذ
دلت ذلتن
دلتن ذلتن ذتانلذتب
دلت ذتنی
دتندل
دتنلذ گ
منتذگ
یبذالذ
اذالهذا
اذالنذال
ذاحلاذنذارنایبحخرایبحرختحخ
یا
یبایحبناریحب
انیحب
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر ابراهیم کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب
زندگینامه ای مختصر و 69 خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر
«ابراهیم هادی» منتشر شده است.
شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال 36دیده به جهان گشود و پس از
بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در
منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال61 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و
همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.
برشی از کتاب:
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند
هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده میشد.
ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر
خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دوید و هنوز چند قدمی
نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا ه با موتور به
زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست را برید و خون هم جاری
شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره انداخت
و بعد موتور را بلند کرد و گفت:
درباره این سایت